چگونه است که شمارامی بینم ولی نمی شناسیم؟؟؟

 مگرمی شودکسی برای انسان عزیزباشدواوبادیدن آن شخص اورا نشناسد،هرگزممکن نیست نکندتاکنون تنها ادعای محبت کرده ام.وای برمن اگراینگونه بوده ام.اما،اماشمامرا ومارا می بینی ومیشناسید آیامابرای شما عزیزهستیم؟!؟آری گویی چنین است گویی ما هر چقدر هم که بد بوده ایم شمادرکلاس زندگی برای ما غیبت رد نکرده اید به نام من که میرسی ازمن می بینی بی وفایی را،پیمان شکنی را،دروغ را،غیبت را،اما بازهم غیبت رد نمیکنی وبازهم مرابه کلاس جبرانی دعوت میکنی ما حتی شمارا به اندازه ی یک معلم هم نشناخته ایم.

 

یک معلم دلسوز اما چشم آلوده به گناه چگونه آشنای شما شود وشمارا ببیندوبشناسدوزبان آلوده به گناه چگونه باآشنا تکلم کندوگوش آلوده به گناه چگونه صدای شمارا بشناسدوبشنودوفکر آلوده به گناه چگونه آن کلام را بفهمدتامرا متواضع دربرابر شما گرداندتا پاهایی را که بسیار از راه شماکج رفته مرا به سوی شما حرکت دهد تا با دست های آلوده ی خودپاهای شمارا لمس کنم وبالب های یک گناه کار به آنها بوسه زنم و آنگاه عزت یابم.چقدر فاصله بین من وشماست،همه ی اینها برای خدا وخودتان پاک کنید وهران چه صلاح است رقم زنید.آری غیبت یعنی اینکه می بینیم ولی نمی شناسیم وبا اعمال خود به معنای آن عمق می بخشیم.

راستی سلام!!!ببخشید که در ابتدا سلام ندادم،راستش را بخواهید شمارا نشناختم......
 


:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : پنج شنبه 17 / 7 / 1393
امام حسین(ع) این زمان

 باعرض سلام به خدمت خلیفه ی خداوند در زمین وجانشین خداونددر تمامی عوالم افرینش.

 

ما خوب میدانیم که دلیل اصلی غیبت تنها این است که دراصل ماباکارها وگناه هاوخطاهای خودمان نتوانسته ایم شرا یط ظهورشمارافراهم کنیم وهمین مسئله باعث رنجش شما از دست ماشده  ومیشودوبازهم با این همه خطاهایی که ازماسر زده شما هنوز هم پشت ماروخالی نکرده ایدوبرای هدایت ماتلاش میکنید وامید به بازگشت وتوبه ی ما داریدکاش میشدکه ماهم جزو آن دسته از کسانی باشیم که برعکس مردم زمان خود عمل کردند وحسین (ع) زمان خودرایاری کردندباشیم وازمسئله ی عاشوراوغفلت مردم درس عبرت بگیریم وتلاش کنیم که امام حسین(ع) زمان ما  درقتلگاه غیبت غریب و تنها دست وپا نزند

 

برای همین از شما میخواهم که برای هدایت بنده بیش از پیش تلاش کنیدوبنده وتمامی شیعیان راهدایت کنیدتاما هم بتوانیم شمارا یاری کنیم ودر این زمانه ای که فرقه های ضاله وگمراه کننده قصد فریب مردم را دارند ومیخواهند حسین این زمان یعنی مهدی صاحب زمان(عج) را درکربلایی به نام غیبت وغفلت شیعیان  شهید کنندما بتونیم شمارا یاری کنیم.....



:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدیارسال درد دل به وبلاگ , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : جمعه 2 / 7 / 1393
نامه ای به پدر واقعی

 سلام نمیدونم چی بگم اصلا بااین همه بی معرفتی چی دارم که بگم واقعا چی میشه که یادم میره اصلا امام زمانی (عج) هست شاید به خاطرمشکلات زندگی یا شاید به خاطر اینکه فقط به آینده فکرمیکنیم وبه اتفاقاتی که میخواد در آینده بیافته شاید هم به خاطره....بگذریم.


الان که فکر میکنم این همه بی معرفتی هم تقصیر من نیست چون تا چشمامو بازکردم میگفتندبابا آب داد .نان داد.یا درس بخون مهندس بشی دکتر بشی" قران بخون تاحافظ قران بشی ولی واقعا چرا نگفتند:بابای واقعی ما کیه؟چرا نگفتندقران واقعی کیه؟چرا نگفتند دکترواقعی کیه؟چرا تاعید نوروزمیشه به همه تبریک میگیم ولی به امام عصر(علیه السلام) چی؟؟؟به جای اینکه نزدیک عید بیایم دعای فرج برای ظهورش بخونیم تاماروازاین همه گناه نجات بده یه فال حافظ میگیریم آقاجون میخوام یه چیز بگم که سخته واون اینه که الان حافظ وبیشتر ازشما میشناسیم ،متاسفانه از دین فقط عاشورا ونماز وروزه برای مردم مفهوم شده.


خلاصه ظاهر دین رو فهمیدم که واقعا نمیدونم فهمیدم یا فکر میکنم که فهمیدم چند مدت پیش یه کتابی یکی از دوستانم معرفی کرد به نام......... شاید.........ولی در این کتاب حتی برای کوچکترین موارد انسان مثل راه رفتن"لباس پوشیدن وغیره.. برنامه دارد حالامن از چنین دین کاملی فقط ظاهرش رو گرفتم خداروشکر که تویق آشنایی باشما رو داشتم لطفا برای من وهمه ی مردم بیشتر از پیش دعا کنیدتاعاقبت به خیربشیم به شما قول میدم که از این به بعد اون طور که شما می خواهیدزندگی کنم.ازهرکس که نگاش به این نامه میفته میخوام درهرکاری رضایت امام زمان(علیه السلام) رادرنظر داشته باشیم....



:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدیارسال درد دل به وبلاگ , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : شنبه 1 / 7 / 1393
اطلاعیه

با سلام خدمت شما کاربران عزیز وبلاگ مذهبی فردا

 

 پس از مدت ها به یاری خداوند متعال و عنایات حضرت صاحب الزمان (عجل الله تعالی فرجه الشریف) و کمک شما کاربران عزیز، بخش "نامه ای به امام عصر (ع)" فعالیت خود را آغاز کرد و نامه ها و درد دل های کاربران عزیز را بدون ذکر نام در خود جای می دهد.

 

با توجه به بازخورد های مثبتی که در طی فعالیت بخش نامه ها شاهد بودیم، تصمیم بر این شد تا بصورت رسمی از شما کاربران عزیز برای ارسال نامه و درددل های خود دعوت نماییم.

 

لازم به ذکر است که نامه های و درد دل های دریافتی از سمت شما، بدون ذکر نام در وبلاگ قرار می گیرد.پس از هم اکنون می توانید از بخش ارسال نظر خصوصی در بخش نظرات این مطلب و یا ارسال به نشانی farda1@ymail.com بصورت فایل WORD، نامه ها و درد دل های خود را برای ما ارسال نمایید.، نامه ها و درد دل های خود را برای ما ارسال نمایید.

 

در آخر نیاز به ذکر است که نامه ها و درد دل هایی که از سمت کاربران ارسال می شود و در وبلاگ منتشر می شود، الزاما از سمت گروه مذهبی فردا مورد تایید محتوایی نیست.زیرا ممکن است نامه ها بطور ناخواسته محتوای اشتباهی از نظر عرفی و یا شرعی داشته باشد. پس گروه مذهبی فردا مسئولیتی در مورد محتوای مطالب ارسال شده ندارد و بنابر "رعایت امانت" تغییری در محتویات نامه ها ایجاد نمی کند.

گروه مذهبی فردا



:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدیارسال درد دل به وبلاگ , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : سه شنبه 30 / 6 / 1398
نامه جوانی 21 ساله به امام زمان(عج)

 سلام آقاچند وقتیه خیلی دلم میخوادبرات نامه بنویسم.اقاجون از اون موقع که توروشناشختم خیلی خیلی خواستم باها دردودل کنم چرا که خیلی گشتم ولی فهمیدم غیرازشماکسی که بتونه به حرفم گوش کنه نیست.چراکه شما به روایت امام رضا علیه السلام مثل یه پدردلسوزبلکه شاید بالاترازاو:شاید که نه قطعا بالاتر ازاون هستید.

 

اقاجون من یه جوان دانشجوی 21ساله هستم وشمارو خیلی میشناسم اقای من-مولای من-مندوست دارم بااین نامه کمی از مشکلاتمو با شمادرمیون بزام وباشمارازو نیاز کنم اقای من دوست دارم به شما خیلی نزدیک بشم وحتی شاید اینکه دل شمارو ازدست خودم بشکنم یااینکه شمارو دیگه بابت گناهای خودم خون الود کنم.

 

ای پدرمهربون من میخوام شما به من کمک کنی که دیگه گناه نکنم من میخوام فقط شما از دست من راضی باشید.اقاجون دلم خیلی خیلی برات تنگ شده اقا جون چطور بگم دلم خیلی هواتو کرده دیگه میخوام تصمیم بگیرم شماازدست من راضی باشید اقا جون من هرلحظه-هرثانیه وجود شمارو حضور شمارو توزندگی درک مبکنم خلاصه اقاجون خواستم بگم دلم خیلی برات تنگ شده اقا جون دوری پدروفرزند خیلی سخته مخصوصا برای پدر.

 

میدونم هر لحظه منتظر دیدار مایی ولی فرزند هم باید سعی کنه که درنبودپدر به وظایف خودش به نحو احسن انجام بده تا وقتی که پدر برمیگرده یا اینکه به فکر فرزنده ونگاهش میکنه از دست او راضی باشه ودرپایان آقا مولای من ولی نعمت من خیلی خیلی دلم واست تنگ شده..دوست دارم یاصاحب الزمان ادرکنی



:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : شنبه 25 / 6 / 1393
درد و دل یکی از کاربران وبلاگ با امام زمان(عج)

 سلام،این نامه در اعترافی کنم وعذر خواهی .من در دوستی و رفاقت با هر کس تا این زمان همیشه منفعت  وصلاح دوستانم را به منفعت وسود خود ترجیح داده ام و پشیمان هم نیستم ؛هر چند گاهی آنها گاهی قدر دان نبوده اند و همیشه نگران آنها هستم  واز خدا و اهل بیت برایشان بهترینها را خواستار بوده ام.


یکبار در یک مورد از برخوردهایم با یکی از دوستان هرقدر از او خواستم تا از کارش که به خیال خودم صلاح او نبود پرهیز کند ولی او اینگونه نکرد و چیزی گفت که قلب مرا شکست . بعد از آن دیگر نمیخواستم با او دوستی کنم که در همان روز ها این فکربه ذهنم افتاد و مرا از شما ؛آقا شرمنده ساخت.


با خود گفتم من در این مورد فکر میکنم صلاح دوستم در انجام ندادن آن کار است و با این که معلوم نست نظر من درست است یا نه اینگونهناراحتم ؛ولی شما چه،این دلسوزی که حتما در تمام امور زندگیمان آنچه حقیقتا صلاح ماست میدانید و ما خیلی وقت ها با آن که قلبتان برای ما میتپد کاری میکنیم که میدانیم خطاست و قلب شما را میشکنیم ولی شما چه ؛ بر خلاف من که میخواستم دوستم را مدتی رها کنم حتی لحظه ای ما را رها نمیکنید وباز سراغ کسانی چون مرا میگیرید پس اعتراف میکنم که شما کسی هستی که حقیقتا مرا دوست داشته و آنچه صلاح من بوده می دانسته اید ولی من از شما غافل بوده ام .


پس عذر میخواهم که به کسی چون شما پشت کرده ام و آنگونه که شایسته ی شماست قدردان نبوده ام .


وقول میدهم دیگر شما را تنها نگذارم و دل دشمنانتان را با آن چه شما را ناراحت میکند شاد نکنم.

(برسد به دست کسی که بدون خواندن این نامه هم به هرچه در آن است آگاه است)

 


:: موضوعات مرتبط: نامه ای به امام عصر(ع) , ,
:: برچسب‌ها: درد و دل با امام زمان , نامه ای به امام زمان , ویبلاگ مذهبی فردا , درد و دل های خودمونی , امام مهربانی , حضرت مهدی عج , درد دل با حضرت مهدی ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
نویسنده : فردا
تاریخ : جمعه 5 / 6 / 1393